خانه سامانه دیدارها و ملاقات ها اخلاق و تشریفات تشریفات در گذر تاریخ کتابخانه آموزش تشریفات نگارخانه درباره ما تماس با ما
.

Content on this page requires a newer version of Adobe Flash Player.

.
رهبران و تشریفات

رهبران و تشریفات

ظاهرا تشریفات رسمی اعم از لباس و نحوه گفتار و رفتار و کردار رهبران دنیا در حال دگرگونی است.

سالها بود که وقتی یک نفر به مقام مهمی در کشور خود می رسید، سعی می کرد تشریفات مربوط به آن مقام را رعایت نماید. در لباس پوشیدن خود دقت کند، گفتار و رفتار خود را متفاوت سازد، به گونه ای رفتار کند که با منصب جدید خود هماهنگی داشته باشد. البته وقتی سخن از هماهنگی می رود، مقصود شباهت رفتار مقام جدید با پیشنیان او و ظاهر و لباس متعارف آن شغل است.

اما رفتار و کردار برخی از رهبران حکایت از آن دارد که وقتی یک نفر از طبقه متفاوتی به مقام بالایی می رسد، طبعا برخی از رفتارهای طبقه خاص خود را –هرچند که مشاوران او مخالف باشند- با خود خواهد می آورد و نشان خواهد داد که متفاوت است. مثلا وقتی که فیدل کاسترو به رهبری کوبا رسید، بارها و بارها او را در همان لباس چریکی مشاهده کردیم حتی در مناسبت های رسمی. یا وقتی که نلسون ماندلا به رهبری آفریقای جنوبی رسید، بسیار او را در پیراهن منقوش دیدیم. ناگفته نماند لباس ملی برخی از کشورها که جایگزین لباس رسمی آنها می شود، مقصود ما نیست. برای مثال پیراهن "باتیک" در اندونزی که علاوه  بر مقامات اندونزی، بر تن مهمانان نیز می کنند، جایگزین کت در لباس رسمی است که سرزمین استوایی آنها گرم و مرطوب است و پوشیدن این پیراهن بجای کت، راحتی بیشتری فراهم می کند. رهبر جمهوری دمکراتیک کره (همان کره شمالی) هم وقتی بجای پدر نشست، کت و شلوار را کنار نهاد و در لباسی که در ایران به "کاپشن" معروف است، و یا در لباس نیم تنه نظامی ظاهر می شود.

حال نوبت تازه وارد دیگری است، یعنی باراک حسین اوباما. هنوز چند روزی از ورود او به کاخ سفید نگذشته است که فرهنگ پوشش و گفتار و کردار خاص او، رئیس جمهور جدید را از پیشنیان- حتی همان جرج بوش پسر هم- متمایز ساخته است که در یک معنی می توان گفت، نه رسمی است و نه غیررسمی که فصلی است. توضیح آنکه فصلی معادل کلمه کژوئل Casualاست که در ایران عموما آنرا اسپرت می نامند.

وقتی که کاخ سفید عکسی از اولین جلسه رسمی اوباما در کاخ سفید منتشر ساخت، او را در پیراهن بدون کت ظاهر نشان می داد که حتما قبل از انتشار با او چک شده بود و عکس های رسمی جرج بوش تفاوت داشت. زیرا هر وقت جرج بوش در جلسات رسمی کاخ سفید شرکت می کرد، حتما کت می پوشید و کراوات می زد. در نشستی هم که اوباما با مقامات نظامی داشت و گفتگوها تا پاسی از شب ادامه یافت، بر خلاف معمول از حاضران عذرخواهی کرد و با کلماتی معمولی گفت: ببخشید کمی وقتتون را تلف کردیم! جالب آنکه می گویند سلف او جرج بوش خیلی وقت شناس بود، و بر شروع و خاتمه جلسات خود بر اساس وقت تنظیم شده قبلی تأکید داشت. حتی یکبار که کالین پاول، وزیر خارجه وقت، دیر کرده بود، دستور داد تا در دفتر را بر روی او ببندند.

حرف زدن اوباما هم با اسلاف او متفاوت است. برای نمونه وقتی که وارد یک جلسه رسمی امضای یک قانون جدید شد، بجای گفتن جمله فاخر مرسوم: چه برنامه ای در پیش است؟ یک کلمه شکسته گفته بود، چه خبر؟ یعنی " Wassup" که خود تلفظ سریع جمله غیررسمی (What's up?)می باشد.

اوباما گاه در میان سخنان رسمی خود هم، غیررسمی می شود و به حاشیه می رود. مثلا یکبار در یک جلسه رسمی گفته بود، می خواهم چیزی بگویم که به بحث جلسه درباره اقتصاد ربطی ندارد: "امروز مدرسه بچه ها را تعطیل کرده اند، به خاطر چی؟ به خاطر یک خرده برف و یخ؟" (اشاره او به تعطیلی مدارس در واشنگتن به دلیل ریزش برف و سرما و یخبندانبود). حاشیه رفتن در مذاکرات رسمی معمول نیست و تنها بعد ازاتمام دستور کار، می توان حاشیه رفت، تازه آن هم نه اینگونه حاشیه ها!

یکی از کارشناسان مطالعات رفتارهای حاکمان، درباره گفتار خاص اوباما عقیده دارد که نحوه سخن گفتن او در جلسات رسمی کاخ سفید، شبیه به نحوه حرف زدن او در جریان مبارزات انتخاباتی اوست. این طرز سخن گفتن، موجب شده است تا مردم عادی آمریکا، او را شبیه خود ببینند. او می افزاید: "وقتی که شما خود را به عنوان یک اصلاحگر بیرون از طبقه حاکمه مطرح می کنید، باید متفاوت رفتار کنید و سخن بگویید. وقتی هم که سه چهارم مردم آمریکا از وضع موجود ناراضی هستند، هر گونه عمل کنید و حرف بزنید، خوششان می آید." وابسته مطبوعاتی جرج بوش هم در خصوص حضور بدون کت اوباما در اجلاس کاخ سفید گفته است: "هر کدام از رئیس جمهورها، اختیار کار خود را دارند، بدون کت باشند یا با کت؟" اما وی درباره طولانی شدن جلسات کاخ سفید که مقامات در آن شرکت دارند، نظرداده است که "جلسات باید زود و  سروقت تمام شود، وگرنه همه را خسته می کند." یک مسئله دیگر هم هست که اگر اصلاح نشود، مشکل ساز خواهد شد. جرج بوش ساعت 6 صبح کارش را درکاخ سفید شروع می کرد، اما اوباما صبح خواب! است و ساعت 11 شروع بکار می کند. البته گاهی هم سرزده و بدون خبر قبلی به  اتاق های کاخ سفید وارد می شود. جالب تر که این رفتار و گفتار اوباما به همکاران او هم سرایت کرده است. پس اگر روزی یکی ار مقامات کاخ سفید را در جلسات رسمی با پیراهن آستین کوتاه هم دیدید، تعجب نکنید، فصل گرما در پیش است. اما دیگر آن روزها که همراهان انتخاباتی اوباما او را با اسم کوچکش " باراک" –بر اساس عادت آمریکایی ها- گدشته است و او را "آقای رئیس جمهور" صدا می کنند.

با این همه، کارشناسانی که از نزدیک رفتار و کردار اوباما را مشاهده می کنند، عقیده دارند که کار با ابهت جدید و کاخ با شکوه سفید، اوباما را مبهوت نکرده است.

خوب از اوباما زیاد گفتم. برخی دیگر از رهبران دنیا هم از قواعد معمول و مرسوم تشریفات، کمی فاصله گرفته اند. گویا تشریفات هم متحول شده است. اما مسئله ای که می ماند رفتار متفاوت مقامات کشورهایی است که به رعایت تشریفات شهره اند، مانند انگلیسی ها و رفتار متفاوت آنها را چگونه باید تفسیر کنیم؟ مثلا وقتی نخست وزیر انگلیس از همتای چینی خود در دفتر کارش استقبال کرد، بر خلاف معمول که باید سمت چپ او می ایستاد، در سمت راست او قرار گرفته بود. یا رئیس جمهور فرانسه که برخلاف اسلاف خود، خیلی شرقی رفتار می کند.

 

**این مقاله در خبرآنلاین مورخ شنبه 12 بهمن ماه تحت عنوان رهبران چه آدابی دارند چاپ شده است.